☚♥♥♥☛
روزگاری به امید و ارزوگذشت
عمری بر باد و ناله ای بر جان
بی خبر از گذر این رود روان
باشد ارزانی دنیا این عمر گران چه بی حاصل گذشت این عمر
بنشین و بنگر این تابوت گران
که در ان خفته این سنگین تن
هزاران دشنه خورده از مردمان
هزاران منت کشیده از نامردمان
بنگرید بر این چهره که در ان هزاران ارزو خفته
ارزهایی که داد برفنا این عمر گران
ارزوهایم را با این تن شوریده بسپارید به دست خاک
گذارید تابوتم در خاکی غریب
بنشانید بر خاکم سپیداری
نظرات شما عزیزان:
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |