☚♥♥♥☛
ادمهارااز روی عکس هایشان نشناسید ادمها از ﺑﯽ ﺣﻮﺻﻠﮕﯽ هایشان از ﺧﺴﺘﮕﯽ هایشان از ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ هایشان از ﻏﺼﻪ هایشان از هیچ یک ﻋﮑﺲ نمیگیرند حکــــــــ ـــــــــــــایت من... حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اما قایقـــــــــــــــــــــی نداشت… دلباخته سفر بود اما همسفـــــــــــــــــــــر نداشت… حکایت کسی بود که زجر کشید اما ضجـــــــــــــــــــــه نزد… زخم داشت اما ننالیـــــــــــــــــــــد… گریه کرد اما اشک نریخـــــــــــــــــت… حکایت من حکایت کسی بود کـــــــــــــــــــــه… پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه ی صداها را بشنـــــــــــــــــــــود بَهــاے سَنگیـــنــے دادم تــا فَهمـــیـدم ڪـَســے را ڪـہ “قـَـصـد” مــانـدن نـَـدارد بــایـد راهــے ڪـَــرد ! پِســــَــــــــــــران بــے تقصـیـــرَنــב ایــــــــن روزهــــــآ "حـــَــــوّایی" نـمـے بـیـنـَنــב اما نه تو هم دردی............................. یک لحظه دلم ز غم جدا نیست رفیق بگذار کــــــه قصــــــه را به پایان ببرم آخر غم یکی دو تــــا نیــــست رفیق بلکه حقیقتش نهفته در آن چیزیست که از بیان آن عاجز است اگر خواستى کسى را بشناسى به گفته هایش نه بلکه به نا گفته هایش گوش فرا ده کنــارت هستند تا کـــی !؟ تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند … از پیشــت میروند یک روز کدام روز ؟! وقتی کســی جایت آمد … دوستت دارند تا چه موقع !؟ تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند … میگویــند : عاشــقت هســتند برای همیشه نه … فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود ! و این است بازی باهــم بودن گذشته در چشـــــــــمانم مانده است صبور میمانم و بی تفاوت می گذرم که نفهــــــــــــــمی هــــــــــــــــنوز دوـــــــــــســــــــــــــتت دارم بجای دسته گلی که فردا در قبرم نثار میکنی امروز با شاخه گلی کوچک یادم کن به جای سیل اشکی که فردا بر مذارم میریزی امروز با تبسمی شادم کن به جای متن های تسلیت که فردا برایم می نویسی امروز با یک پیغام کوچک خوشحالم کن من امروز به تو نیاز دارم نه فردا سهراب: گفتی چشم ها را بایدشصت!شستم ولی...... گفتی جور دیگر باید دید!دیدم ولی...... گفتی زیر باران باید رفت!رفتم ولی..... او نه چشم های خیس و شکسته ام را نه نگاه دیگرم را هیچکدام را ندیدفقط در زیر باران با طعنه ای خندیدو گفت: گریه کردم ولی ندیدی اشک هایم را برایت تب کردم ولی به من برچسب همیشه بیمار بودن زدی خواستم برایت بمیرم گفتی اگر مرا دوست داشتی این کار را نمیکردی غرور و هستی ام را برایت به باد دادم اما تو نگاهت را به دیگری دوختی دست هایم تنها تر از همیشه شد اما دست های تو در دست دیگری بود انتظار انتظار انتظار......رفیق تنهایی هایم انتظار شد و بس خدایااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا میخوام حرف دلمو بزنم امروز94.7.21بد جور شکستممم تو این ماه بد جورر ببخش خدایااااااااااااااااااااااا منو ببخش شرمندتمممممم بچه ها ازتون خواهش میکن مبرام دعا کنید ممنون پرسیدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهی کشیدوگفت:که ماه محرم است..گفتم: که چیست محرم؟باناله گفت:ماه عزای اشرف اولادآدم است رسیدن ماه محرم را خدمت تمام مسمانان جهان تسلیت میگوییم ن کم آوردهام ن بریدم! خسته هم نیستم... فقط میدانی؟ گاهی ب پشت سرم ک نگاه میکنم بیتکیه گاهی اذیتم میکند! سخت است! همین ک دور میشوی همین ک کم پیدا میشوی دلم میلرزد! دلت را ک ندارم دستهایت را هم حمایتت مهربانیت من عشقت را هم ندارم لعنتی! میترسم از هر بار رفتنت... از اینکه جایی... کسی... و این عذاب ک دلت با دیگری... بگذریم! اینها کابوسهای نیمه تمام من هستند! هی تکرار و تکرار! واقعا میدانی؟ ن...حتی نمیدانی! و همین ذره ذره مرا میکشد! خسته نیستم...ن! اما شب ک میشود از بین همهی آنهایی ک هستند جای خالی تو تنها همدم من است! آنقدر تنها میشوم ک حتی خودم هم از خودم دل بکنم! مهم نیست... همین نبودن تو میارزد ب تمام بودنها! ن پشیمانم ن خسته! نبین ک شبهایم درد دارد صبح ک میشود من همان یاغی هر روزم! تو باز هم ندان!نباش! من ب جای هر دویمان عاشقم! قرار نیست اگر تو نباشی کسی جایت را بگیرد... من ب این تنهایی راضیام... یا تو یا خیالت... فقط میدانی..؟ ب چشمانت در همین عکس روبرویم قسم اگر زانوزدم ب این خاطر است ک نبودنت درد دارد لعنتی!میفهمی؟ ؟؟؟ ﮔﺎﻫﯽ .. ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﮐﻞ ﺩنیا ﺩﻟﺖ ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﻣـﯽ ﺧـﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ .. ﺗـﺎ ﺍﺑـﺪ ﻫـﻢ ﮐﻪ .. خدﺍ خدﺍ ﮐﻨــﯽ .. ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺶ ﻧﻤﯽ ﺁﻭﺭﯼ .. ﻣـﯽ ﺩﺍﻧـﯽ کـﻪ ... ﺑﺎﯾﺪﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﻭ ﺑﮕﺬﺭﯼ !! ﻭ ﭼﻪ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ... ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻧﺴﺘﻦ. برو...خـب؟ من که نمیگم وايستا من که نمیگم چنان دلبسته ام كردي كه با چشم خودم ديدم، خودم ميرفتم اما سايه ام با من نمي آمد... چنان دلبسته ام كردي كه با چشم خودم ديدم، خودم ميرفتم اما سايه ام با من نمي آمد... من مسخره کرده مارو خخخخ پیشـانــے اـم ..، خدایا دیـــــدی ...؟!! کلی بـــــاران فرستادی ، تا این لکه ها رااز قلبم بشویی ... !!! من که گــــفته بودم لکه نیست... !!! زخم اســــت ... تنهایی این نیست که هیچکس اطرافت نباشه! تو رفتی و سهم من از تو عشق نیست ! ذوق نیست ! اشتیاق نیست ! سهم من ، همان دلتنگی بی پایانی ست که روزها دیوانه ام می کند ! حالا که تمام راه را آمده ام مـی گویند لیــاقـــت نداشـت نمـــی دانـنــــد کـــه تــــــــو فـقـط دوستـــم نــداشتـی هـمـیــــن ... چه تکلیف سنگینی ست "بلا تکلیفی" آهای تویی که جای منو گرفتی کارتون دوست داره ببینه نکنه مسخرش کنی مراقب باش ... نبینم بهش بی احترامی بکنی ها ... حق نداری اذیتش کنی....!!! مواظبش باش عشق چه زيباست با همه بدي هايش دلگير است با همه تنهايي هايش خاطراتم زير بار عشق جان داد چون تو كنارم نبودي باز هم عشق زيباست.... دیگر نخواهد شد کسی مهمان آتش واسه عشقی که مرد ولی خاطرش هیچوقت نمرده ، هنوز جلو چشامه ... باید بدجنــــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــــس باشــــــــی . . . !! گُفتــــــــ ڪـﮧ اَصــلـاً اَرزش ِ بـﮧ یــاد مـــانـدَטּ رآ گفتند: بهت خیانت میکند! بآورتـــ بِشَود یآ نـﮧ روزﮮ مـﮯ رسُد کـﮧ دِلَتــ برآﮮ هیچ کَس؛ بـﮧ اَندآزه ﮮ مَـטּ تَنگــ نَـפֿوآهَد شُد برآی نِگآه کَردَنمـــ כֿـَندیدنمـــ اَذیتـــ کردَنمــــ برآی تَمآم لَحظآتـﮯ کـﮧ دَر کـ ـنارَم دآشتی روزﮮ خوآهد رسید کـﮧ در حَسرَت تِکرآر دوبآره مَـטּ خوآهـﮯ بود می دآنم روزﮮ کـﮧ نبآشَم "هیچکَس تکرآر مـטּ نخوآهد باید کسى را پیدا کنم
حقیقت هر کس به آنچه بیان میکند نیست
عبور ثانیه ها ی رد شده در تمام نگاه هایم مشهود است
چشمانت را با شقاوت تمام به روی حقایق بستی
سلام عشق من...
آخ ببخشید یادم رفته بود
چند وقته دیگه ماله من نیستی ! شدی عشق غریبه ها ...
عشق غریبه چندتا سوال بپرسم ازت...
کنارش راحتی؟؟؟؟
روش حساسی ؟ آره ؟ واسش غیرتی میشی ؟؟؟ سرش دادمیزنی؟
اسمش چی سیو شده تو گووشیت؟؟ عشقم؟نفسم؟زندگیم؟همه کسم؟
اونم شده همه کست؟؟ شده نفست؟؟
شبا بهش میگی شب بخیر خوب بخوابی زندگیم؟؟؟
چند بار تا حالا بهش گفتی دوست دارم؟؟؟
از همونا ک وقتی بم میگفتی دلم میریخت !! چندبار تاحالا باهم رفتید بیرون؟
وای پشته فرموون دستای اونم میگیری؟ دست تو دستش دنده عوض میکنی؟
همش بش گوشزد میکنی ک مراقب خودش باشه ؟؟
یادته به من میگفتی بدون تو دیوونه میشم ؟؟؟
((((یادته تو بغلت بودم گفتم اگه بری چیکار کنم ؟؟ ابروهات گره خورد توهم
و گفتی هیییس!!
من قرارنیست از پیشت برم ...))))
آخ پس کووشی لامصب ؟؟ توام ک بم دروغ گفتی !! توام ک رفتی نامرد ...
آخ که چقد دلم هوای دروغاتو کرده......
دروغات خیلی قشنگ بود با اینکه دروغ بود اما واسم دنیایی رو ساخت که
حتی تصورشم نمیکردی....
خدایا یه شب.. فقط یه شب.. جای من و اونو عوض کن.. اون عاشقم باشه و من خیانت کنم..
ببینم اون میتونه فراموش کنه..!
مال من شو فقط جواب یه سوالمو بده بعد برو اون
روزای اول گوشیت دست کی بود؟ اخه خیلی قشنگ می نوشت
برو گوشیتو بده بی همون آدم همون که خیلی نگرانم بود
همون که خیلی دوسم داشت.. همون که با مهربونیش
منو عاشق خودش کرد.. همون که نمیذاشت گریه کنم ..
همون که واسش مهم بود بودنم من فقط اونو میخوام..
تو تويى که اشکام واست مهم نیس تويى که
شکوندن دلم واست تفريح شده برو ولی بدون زمین گرده..
برای دوست داشتن ات
مدت هاست آماده ام
اما
امان از تو
امان از زن ها
همیشه دیر حاضر می شوید . . .
و نگرانــــــــــــت میشــه ...!
چـــون یــک روز بیــدار میشـــی و میبینــی ...
مـــــــــاه رو از دســــت دادی ...
وقتــی که داشــتی ســـــــتاره ها رو میشـــمردی ......!
چـسـبـیـدטּ بـه سیـنـﮧ اے را مـیـخـوا ـهـد ..،
و چـشـم ـهایـم ..،
خـیـس کـردטּ پـیـرا ــهـنــے را ..،
عـجـب بـغـض پـر تـوقـعــے دارم مـטּ امـروز
یـــــــــــــه وقـــــتایـــــی ؛
یـــــــه حـــــرفایــــی...،
چــــنان آتیـــشت میزنـــــه... ،
کـــــه دوســــت داری فـــــریاد بـــــــزنی ...
ولـــــی نمیتونـــــــی !
دوســــت داری اشــــــک بــــریـــــزی،
ولـــــی نمیتــــــونی !
حتـــی دیگه نفس کشـــیدنــــم برات سخـــت میشـــه!
تمــــام وجــــودت میـــشه بغضــــی که نمیتـــرکــــه،
بــــــه این میــــــگن...
"درد بی درمون"
این نیست که با کسی دوست نباشی!
این نیست که آدمی گوشه گیر و منزوی باشی!
این نیست که کسی باهات حرف نزنه!
این نیست که هیچوقت نتونی خوشحال باشی!
این نیست که کسی دوستت نداشته باشه!
تنهایی، یه حس درونیه!
تنهــــــایی یعنــــــی "هیچکـــس نمیفهــــمه حالـــت بـــده ...
حالا که تا تو هیچ نمانده
که ما قسمت هم نیستیم ...
.
وقتی نمی دانم . . .
.
.
.
.
.
.
.
دارمت یا ندارمت !!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خیلی کرانچی دوست داره...(همه اش کرانچی های ریبین رو میخوره)
هی بهش نگو این کار رو بکن این کار رو نکن عصبی میشه......
چیزی رو تکرار نکن بدش میاد. یه وقت نصیحتش نکنیا ناراحت میشه....
خسته که باشه یا وقتی از سرکار میاد خونه اذیتش نکن....
اون همه چیز من بود
آن شمع را خاموش کن! پروانه مرده است ...
تا عـــــــاشقت باشـــن . . . !!
باید خیانـــت كنی . . . !!
تا دیوونــه ات باشن . . . !!
باید دروغ بگــــــــیـ . . . !!
تا همیشه تو فكــرت باشن . . . !!
باید هــــی رنگ عوض كنــــــــی . . . !!
تا دوسِت داشته باشـــن . . . !!
اگه ســادهـ ای . . . !!
اگــهـ باوفایــــی . . . !!
اگه یك رنگـــــــــــــــــی...!!
:مَـــرا فَــرامــوش کُـטּ
اَمّـــا نَــدانستـــــ
نَــداشتـــــــ...............
گفتم:میدانم…
گفتند: این یعنى دوستت ندارد!
گفتم:میدانم…
گفتند: روزی میرود وتنها میمانی !
گفتم:میدانم…
گفتند: پس چرا ترکش نمیکنی!
گفتم:این تنها چیزی ست که نمیدانم ...
شُد
ب
که دوستم داشته باشد!
آنقدر که یکى از این شب هاى لعنتى،
آغوشش را براى من و یک دنیا خستگىام بگشاید…
هیچ نگوید…
هیچ نپرسد…
فقط مرا در آغوش بگیرد…
بعد همانجا بمیرم…
تا نبینم روزهاى آینده را…
روزهایى که دروغ مىگوید!!!
روزهایى که دیگر دوستم ندارد!!!
روزهایى که دیگر مرا در آغوش نمیگیرد!!!
روزهایى که عاشق دیگرى مىشود....
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |